یادداشت

اربعین ، قصه ی یک دل بی تاب

هنوز عشق زنده است

اربعین یعنی نفس کشیدن با ریه‌های آسمان، یعنی قدم زدن روی خاکی که هزاران بار لمس شده و هزاران دل، هم‌صدا برای حسین می‌تپد.

این مسیر، جاده‌ای نیست که فقط به کربلا ختم شود؛ بلکه راهی است به عمق وجود، جایی که بغض‌ها به اشک بدل می‌شوند و هر نگاه، نوایی است از عهد و وفا.

در اربعین، دست‌ها تنها دست‌ها نیستند، که پیوندی از جنس برادری و عشق‌اند،

و نگاه‌ها نه فقط نگاه، بلکه زبان بی‌کلام دل‌هاست. این روز، یاد همه‌ی آن‌هایی است که راه عشق را انتخاب کردند، و یاد همه‌ی ما که در مسیر عشق، می‌آموزیم چگونه دل بسپاریم و وفا کنیم.

اربعین یعنی اینکه در میان هزاران قدم، خودت را پیدا کنی؛خودت را، که گم شده بودی در روزمرگی‌ها، در میان آن همه جمعیت، دوباره زنده شوی.

هر نفس در این مسیر، دنیایی است پر از راز و نیاز، صدایی است که از دل خاک برمی‌خیزد و به آسمان می‌رسد،

در میان آفتاب سوزان و بادهای بی‌امان، زائران، قطره‌های اشکی هستند که زمین را سیراب می‌کنند.

چشمان خسته، بازتاب شوق دیدار و اشتیاق به وصال، و هر گام، حکایتی است از مقاومت و ایستادگی.

این راه، دلیلی است برای اینکه باور کنیم عشق، حتی در تلخ‌ترین لحظه‌ها، زنده می‌ماند و جان می‌گیرد.

و در پایان، وقتی به کربلا می‌رسی، نه فقط خاکی که پاهایت لمس می‌کند، بلکه تپش دل‌هاست که تو را به حرکت وا می‌دارد.

اشک‌های ریخته شده، نه از اندوه، بلکه از سر شوق و شور، نه فقط ناله‌های درد، بلکه فریادهای عاشقانه‌ای است که هر سال، هزاران جان را دوباره به زندگی می‌آورد.

اربعین، پیوندی است از خاک و آسمان، عهدی است که فراتر از زمان و مکان پابرجاست، و دل‌هایی که هر سال، باز هم در آن راه به هم می‌رسند، تا بگویند هنوز عشق زنده است، و هیچ چیز نمی‌تواند آن را خاموش کند.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا