زهرا جمالیان : بازیگری برای من اجرای نقش نیست ، تجربه دوباره زندگی است

زهرا جمالیان نیک نامده با نگاهی فلسفی و انسانی به هنر، سفری را آغاز کرده که از دل خاطرهها زاده شده است و به امید آیندهای روشن، در مسیر شکوفاییست.
برخی آدمها برای نقش بازی کردن به دنیا نمیآیند، آنها برای زندگی کردن در نقشهایی که قلبشان آن را باور دارد، قدم روی زمین میگذارند.
گاهی صحنهی آغاز این باور، نه صحنهی تئاتر است و نه فضای یک پروژهی رسمی؛ گاهی همین پشتیهای خانهی پدریاند، گاهی حیاط کوچکی در لواسان، و گاهی لبخند خواهر و برادری که بیهیچ تعارفی با هم رؤیا میبافند.
زهرا جمالیان نیکنامده یکی از همین انسانهاست. او نه با سروصدا و تبلیغات، بلکه با اشتیاقی خاموش ولی عمیق، قدم در راهی گذاشته که سالها در دلش ریشه دوانده بود؛ ریشههایی که حالا جوانه زدهاند و آرام آرام دارند به درختی تبدیل میشوند که میوهاش معناست.
زهرا جمالیان نیکنامده، متولد ۱۱ اسفندماه ۱۳۷۱، در منطقهی شمیرانات تهران به دنیا آمده و در دامان طبیعت و اصالت لواسان رشد کرده است. او فعالیت رسمی خود را در عرصهی بازیگری از فروردین ۱۴۰۴ آغاز کرده، اما این نقطهی آغاز، سالهاست که در دل او شکل گرفته بود؛ از همان کودکی که خانهی پدری را به صحنهی نمایش بدل میکرد و با خواهر و برادرهایش، قصههایی میساختند که تنها تماشاگرشان مادر بود و تنها داورشان قلب کودکانهی خودشان.
او به خبرنگار پلاک امروز می گوید : «از همان موقع میدانستم که در من چیزی هست که مرا به سمت نمایش میکشاند. بازی برای من فقط سرگرمی نبود؛ من نقشها را زندگی میکردم، حتی اگر کسی باور نمیکرد.»
اما آنچه این علاقه را از یک حس نوستالژیک به یک تصمیم جدی بدل کرد، اتفاقی بود که در دیماه ۱۴۰۲ رخ داد؛ یکی از دوستان نزدیک زهرا که بازیگر و کارگردان است، او را به حضور در یک پروژه دعوت کرد. همان دعوت ساده، تلنگری بزرگ شد.
جمالیان نیک نامده میگوید: «همان شب تا صبح خوابم نبرد. یک چیزی درونم روشن شده بود. با خودم گفتم من چرا این راه رو نروم؟ منی که از بچگی عاشقش بودم، چرا تا حالا صبر کردم؟»
از آن روز، زهرا وارد مسیری شد که هم یادگیری میخواست، هم صبوری و هم شجاعت. تمرینهای پی در پی، یادگیری تکنیک، کار روی بیان و بدن، و مهمتر از همه، کار روی خود، ذهن و قلب. در این مسیر، همان دوست کارگردان ماهها کنارش ماند، تمرین کرد و به او کمک کرد تا لایههای درونی خود را کشف کند.
اما چیزی که بازیگری را برای زهرا متفاوت میسازد، دیدگاه خاص اوست؛ دیدگاهی که ریشه در فلسفهی زیستن دارد
زهرا جمالیان اضافه کرد : «بازیگری برای من فقط اجرای نقش نیست؛ تجربهی دوبارهی زندگیست. من معتقدم زندگی هم بازیست، اما نه بازی سطحی؛ بازیای عمیق، پُر از فراز و نشیب، که هرکس باید نقش خودش را خوب یاد بگیرد و درست ایفا کند.»
زهرا با همین باور، مسیرش را با آرامش اما با ایمان پیش میبرد. هدف او نه صرفاً دیده شدن، بلکه تأثیر گذاشتن است.
جمالیان افزود : «من دوست دارم با نقشهایی که بازی میکنم، حرفی بزنم ، قصهای بگویم ، نوری در دل کسی روشن کنم. حتی اگر فقط یک نفر باشد که با نقش من به فکر فرو برود، یا لبخند بزند، من رسالتم را انجام دادهام.»
او ادامه میدهد: «من به موفقیت فکر میکنم، اما نه موفقیت ظاهری؛ موفقیتی که معنا داشته باشد. من میخواهم مفید باشم، افتخار خانوادهام باشم، و برای منطقهام لواسان، نام نیکی از خودم بهجا بگذارم.»
در دورانی که بسیاری از مسیرها بر پایهی رقابتهای پرهیاهو و نمایشهای سطحی بنا شدهاند، زهرا میخواهد با صداقت، اصالت و شخصیت انسانی، جایگاه خود را پیدا کند. او باور دارد که اگر نیت پاک باشد، خداوند راه را باز میکند.
بازیگر تلویزیون می گوید : «زندگی همیشه مطابق خواستههای ما پیش نمیره. اما اگر با نیت درست، ذات خوب، و توکل به خدا قدم برداریم، قشنگترین مسیرها برایمان باز میشود.»
زهرا جمالیان نیکنامده بازیگریست که بازی را از دل زندگی آموخته. او نه تنها در حال ساختن یک مسیر هنری برای خود است، بلکه در تلاش است تا با نگاهی انسانی و صادقانه، به بازیگری روحی تازه ببخشد.
او هنوز در آغاز راه است، اما همین آغاز، نشان از مسیر روشنی دارد؛ مسیری که با عشق شروع شده، با تمرین ادامه مییابد و بیتردید به اثربخشی ختم خواهد شد.