
غدیر، بلندیِ حقیقت است، ایوانی از نور که خورشید بر آن ایستاد و فرود نیامد، مگر آنگاه که عشق را معرفی کرد.
در آن ظهر بلند، پیامبر نه فقط دستی را بالا برد، بلکه دلهایی را از تاریکی به آفتاب سپرد.
آنجا که پیامبر گفت: «من کنت مولاه، فهذا علی مولاه»، عشق در قامت کلمات ایستاد. صدای او، نه فقط در گوش شنوندگان، که در قلب تاریخ پیچید. و از آن پس، هر که عاشق بود، علی را شناخت؛ و هر که عدالت میخواست، به غدیر بازگشت.
علی، تفسیر روشن عدالت است، آیینهای تمامقد از ایمان و وفاداری.
شمشیرش برنده بود، اما دلش باغی بود که هر یتیم، هر زخمی، هر مظلوم در سایهاش آرام میگرفت.
غدیر روزی بود که خدا امضای عشق را پای دین گذاشت. نه از جنس سیاست و قدرت، که از تبار نور و نجابت.
و علی، آن بزرگمردی که پیش از همه مؤمن شد، در روز غدیر، تاج بینیازی بر سر گذاشت و ردای بندگی به دوش گرفت.
آری، غدیر یعنی: ولایت، اگر به نام علی نباشد، ناقص است؛ و عشق، اگر بیسایهی او باشد، بیثمر.
اکرم شعبانی